اهميت و ضرورت توجه به معضل مصرف مواد مخدر
خانواده سالم زمینه مناسبی برای رشد و شکوفایی اعضای خود فراهم می کند و در حفظ و سلامت جسمی و روانی آنها تاثیر فراوانی دارد ولی خانواده ناسالم زمینه را برای ایجاد اختلال و سوق دادن افراد به بزهکاری فراهم می کند به همین دلیل این گروه از افراد به واسطه جنس و فرهنگ حاکم بر جامعه از آسیب پذیرترین اقشار جامعه به شمار میروند، بیش از 20درصد افراد معتاد بیکار هستند و میانگین درآمد آنها تنها 1.5 تا 2 برابر هزینه مصرف آنان را تشکیل میدهد بنابراین مسائل بسیاری برای این افراد از بابت شغلی، فردی و خانوادگی پیش خواهد آمد.
بعلاوه در کنار مشکلات معیشتی مصرف مواد و عدم مصرف به موقع موجب افزایش خشونت در خانواده می شود به همین دلیل طلاق یکی از شایع ترین عوارض اجتماعی و خانوادگی اعتیاد است . 35 درصد از افرادی که درخواست طلاق داده اند به دلیل اعتیاد همسرانشان بوده است .
غیر قابل اعتماد بودن و بدقولی های افراد معتاد یك بی نظمی درهم ریختگی در خانواده ایجاد می کند که نخست خانواده تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا اعتیاد را مهار سازد ولی آشفتگی عاطفی و رفتارهای بی ثبات و غیرقابل پیش بینی یك فرد معتاد به اضطراب مزمن، گیجی و ترس خانواده تداوم می بخشد .
با توجه به اینکه تعداد افرادی که در دام اعتیاد گرفتار هستند نسبتاً چشمگیر است چنان چه بررسی ها نشان داده حدود 37 درصد جمعیت 12سال و بالاتر آمریکا حداقل یك بار در طول عمر مواد مخدر را تجربه کرده اند، در ایران تعداد مصرف کنندگان مواد مخدر 3/3 تا 8/1میلیون نفر برآورد شده است در حدود 70 درصد موارد اعتیاد به مواد مخدر با اختلالات روانپزشکی در خانواده فرد معتاد همراه است . به طوری که مطالعات نشان داده که 8/34درصد زنان با همسران معتاد دارای اضطراب خفیف ،2/39درصد دارای اضطراب متوسط و 26درصد از اضطراب شدید ،1/39درصد افسردگی خفیف ،3/28درصد افسردگی در حد متوسط و 9/23درصد افسردگی در حد شدید دارند .
در ایران مطالعات مربوط به اعتیاد عمدتاً متمرکز بر برآوردهای پراکنده از شیوع، نوع مواد مصرفی، نگرش به مصرف مواد و عوامل پیشین، خطرساز یا محافظت کننده و ضعف مهارتهای زندگی در افراد در معرض خطر اعتیاد بوده است، اما مطالعات اندکی به بررسی همه جانبه عوامل روانی، فردی و خانوادگی پرداخته است.
مصرف مواد مخدر و بهداشت روانی
مصرف مواد مخدر زمینه ساز برور بسیار از مشکلات روانی می باشد. در این خصوص طی کنفرانس ملی که از سوی روانپزشکان، روانشناسان و مسئولان مواد مخدر صورت گرفت، مهمترین چالش های پیش روی بهداشت روانی و مصرف مواد مخدر در کشور وجود داشت به شرح ذیل ارائه شده است:
- نگاه نادرست و نگرش نه چندان منطقی مردم، متخصصان و سياستگذاران سياسی و بهداشتی به مقوله بهداشت روان:
امروزه اهمیت بهداشت روان و تأثیر جدی آن بر بخش های دیگر سلامت (جسمی، اجتماعی و معنوی) انکارپذیر نیست. جدا از تعریف سلامت، با توجه به ارتباط نزدیك این بخش از سلامت با بهداشت عمومی و عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت می توان گفت بدون سلامت روان، دستیابی به بخش های دیگر سلامت امکان ناپذیر است .
رنجوری و در معرض آسیب بودن مردم جهان یکی از ناهنجاریهای روانپزشکی، مقوله بهداشت روان را به عنوان یك اولویت قطعی و اصلی و نه در حد تعارف های معمول در جهان و ایران اجتنابناپذیر کرده است. ایران در اصلاح نگرش های نادرست به مقوله اختلالهای روانپزشکی و مشکل اعتیاد، نه تنها در میان عموم مردم، بلکه در میان سیاستمداران و مدیران ارشد، گامهای بزرگی برداشته است، به طوریکه امروزه هیچ مسئولی هر چند در حد شعار اهمیت سلامت روان را نادیده نمیگیرد. ولی با نگاه به آینده باید گفت هنوز راه های نرفته زیادی در پیش رو است و لازم است گامهای اساسی و بنیادی تری برداشته شود.
- فرسوده بودن شبکه مراقبتهای بهداشتی اوليه: از سال 1365 دردوران جنگ تحمیلی، دوره چهارم تاریخ بهداشت روان کشور شروع شد. در آن دوره حساس، ادغام خدمات بهداشت روان در مراقبتهای بهداشتی اولیه، امکان پیوند ارایه این خدمات با بدنه بزرگ شبکه های بهداشتی- درمانی کشور را پایه گذاری کرد. در این الگو از بیرونیترین تا تخصصی ترین سطح، آموزش ،بیماریابی، درمان، ارجاع و پیگیری بیماریهای مهم روان پزشکی انجام می شد.
- این برنامه طی بیش از بیست سال گذشته گسترش یافته و اکثریت جمعیت روستایی کشور را زیر پوشش داشته است، که خود تحولی انقلابی در ارایه خدمات سلامت روان در کشور بود.
- متناسب با تغییر ساختار جمعیتی، تحول اقتصادی و سیاسی و توسعه شهرنشینی، این برنامه با گذشت بیش از دو دهه هنوز مورد بازبینی قرار نگرفته است. نبود توان و پویایی لازم در شبکه کنونی، پاسخگویی به شرایط امروز را سخت کرده است.
- بنابراین بازنگری در اهداف و زیرساخت های شبکه و ارتقای سطح کمی و کیفی نیروهای محیطی و ستادی ضروری است. در چند سال اخیر بازبینی نظری برنامه کشوری سلامت روان در اداره کل سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد شروع شده بود، که به دلایل برشمرده ادامه کار با مشکلاتی روبه رو شد .
- وجود دستگاههای موازی و غيرحرفه ای در كشور در حوزه بهداشت روان و اعتياد: تسلط ساختارهای موازی و غیرحرفه ای
در روند تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا، چالشی است که اختیار را از دست متولی قانونی و حرفه ای سلامت کشور، یعنی وزارت بهداشت، ربوده است. با تلاش فراوان در سیاست های کلی برنامه پنجم توسعه، یکپارچگی در سیاست گذاری، برنامه ریزی ،ارزشیابی، نظارت و تخصیص منابع عمومی مورد تأکید و تصویب قرار گرفت و پیرو آن، هماهنگ با تبصره 1، بند د، ماده 32 قانون برنامه پنجم توسعه تمامی ارایه کنندگان خدمات بهداشتی و درمانی کشور دولتی و غیردولتی موظف شدند از خط مشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پیروی کنند.
اصلاح این روند باید با شتاب بیشتر صورت پذیرد تا تمامی خدمات سلامت روان در بستر قانونی و تخصصی و مبتنی بر شواهد علمی قرار گیرد. چند پاره شدن وظایف نظام سلامت در حوزه اعتیاد و بهداشت روان، آسیبی است که دستیابی به هدفهای ازپیش تعیین شده را ناممکن می سازد، از سوی دیگر به دلیل ماهیت موضوع های اجتماعی ، در بیشتر موارد مداخله نکردن بهتر از مداخله نادرست است و این چندپارگی ممکن است صدمات جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد
- انگ در روانپزشکی: اگرچه کیفیت خدمات بهداشت روان و تأثیر درمانهای روانپزشکی در طول 50 سال پیشرفت روزافزون داشته است اما هنوز بسیاری از افراد به بهرهگیری از این خدمات تمایل ندارند، که یکی از دلایل آن وجود انگ است. انگ برچسبی است که موجب تحقیر یا تبعیض فرد یا گروه دارنده آن در جامعه میشود. از بیم انگ درصد قابل توجهی از مردم، حتی در کشورهای پیشرفته، برای درمان مراجعه نمیکنند و یا درصورت مراجعه، درمان خود را به شکل درست و کامل ادامه نمی دهند. بنابراین انگ به افزایش بیماران درمان نشده و پیرو آن افزایش هزینه های بهداشتی کشور منجر می شود. بررسی پیشینه تاریخی انگ و شناسایی عوامل اجتماعی، فرهنگی و تاریخی مرتبط، بررسی روشهای مؤثر در کاهش آن و تقویت نقش رسانه برای افزایش آگاهی های عمومی راهبردی است که لازم است مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد. گسترش بخشه ای روان تنی و اختصاص تخت های روانپزشکی در بیمارستان های عمومی ،که از سالیان پیش از اولویت های کاری وزارت بهداشت بوده است، نیز نقش به سزایی در کمرنگ کردن این انگ دارد. افزایش آگاهی از نقش تخریبی کاربرد کلماتی مانند دیوانه، روانی، تیمارستان و دارالمجانین، در گفتوگوهای عادی، رسانه ای، فیلم و سریال و به ویژه در متون قانونی و حقوقی باید مورد توجه قرار گیرد.
- بهداشت روان شهری: به دلیل تغییِر ساختار جمعیتی کشور به سوی افزایش شهرنشینی و به ویژه حاشیه نشینی ، تغییر و تحول سریع اولویتها و خطمشیهایی مورد نیاز است که سالها پیش برپایه ویژگی های جمعیت-شناختی آن زمان تدوین شده بوده است. بنابراین لازم است با توجه به یافته های پژوهشی در زمینه همه گیرشناسی، نیازسنجی جامعه و ارزیابی برنامه ها از نظر هزینه- اثربخشی، همچنین توجه به مسایل فرهنگی و اجتماعی، برنامه های موجود بازنگری شوند. روانپزشکی مبتنی بر جامعه می تواند جایگزین نظام شبکه روستایی و شهری در حوزه سلامت روان باشد ،که این مهم با چالش هایی از جمله تغییر نگاه سیاستگذاران بهداشتی، نظام بیمه ای، ابهام در تأمین اعتبار لازم و پیوستگی در تخصیص منابع روبرو است.
- پيشگيری و درمان سوءمصرف مواد مخدر: موقعیت استراتژیك ایران و قرارگرفتن آن در کنار کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان بازار مصرف داخلی مواد مخدر را رونق بخشیده است. مروری بر برنامه های کاهش تقاضای مواد در ایران نشان می دهد که هرچند هیچ کشوری به اندازه ایران در زمینه مبارزه با قاچاق مواد مخدر فعالیت نداشته است .
بررسی های انجام شده در زمینه شیوع اعتیاد در ایران در سالیان اخیر، همگی شیوع نسبتاً بالای اعتیاد در کشور را نشان داده اند . مواد مخدر یکی از مشکل های اصلی بهداشتی کشور و مسبب شیوع برخی از بیماریهای عفونی است، به طوریکه حدود 66 درصد موارد گزارش شده آزمایش مثبت ایدز در سال 1389 به دلیل اعتیاد تزریقی بوده است . بنابراین با توجه به شیوع بالای اعتیاد در کشور و مشکلات بهداشتی- اجتماعی ناشی از آن، درنظر گرفتن اعتیاد به عنوان یکی از چند اولویت بهداشتی کشور که سلامت جامعه را به خطر میاندازد، بسیار منطقی است که باید برای پیشگیری و درمان آن برنامه ریزی اصولی و گسترده انجام شود.
با گسترش دیدگاه بیمارینگر به معتاد ،وزارت بهداشت از سال 1383 برای پیشگیری و درمان اعتیاد، ادغام برنامه پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد در نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه را آغاز کرده است، تا امکان اولیه درمان معتادان توسط پزشکان عمومی و متخصصان آموزشدیده را فراهم نماید.
با توجه به توانمندی نسبی ساختاری شبکه بهداشتی درمانی و پوشش نسبتًاً کامل آن به ویژه در مناطق روستایی ،در حال حاضر هیچ سازمان و تشکیلات دیگری از توانایی های برابر برخوردار نیست . گسترش مراکز درمانی به استانها برای تسهیل دسترسی، ورود وزارت بهداشت در امر پیشگیری و درمان اعتیاد و گسترش درمان های دارویی و غیردارویی از جمله کارهای مثبت کشور ارزیابی میشود.
ولی فراوانی مراکز تصمیم گیرنده، نبود نگاه فراگیر و مسئولانه به اعتیاد، مبتنی نبودن برنامه ها بر شواهد پژوهشی و علمی، نبود نظام پایش و ارزیابی برنامه ها، سهم ناچیز متولی سلامت در حوزه سیاستگذاری، کمرنگ دیدن نقش ادغام برنامه های پیشگیری و درمان در شبکه بهداشتی درمانی و ناکارآمد شدن برنامه های اجرا شده به دلیل دخالت دستگاه های نامرتبط در دادن مجوز برای راه اندازی مرکز درمانی ازچالش های مهم نظام سلامت درحوزه درمان و کاهش آسیب ناشی از اعتیاد است.