نقش پزشکان قانونی در معاینه اجساد براساس قانون آیین دادرسی در امور کیفری
قرار گرفته است و چنانچه بدون مجوز قانونی این حق مورد تعرض واقع شود، کارگزاران عدالت کیفری بایستی با تمام امکانات نسبت به کشف جنایت و احقاق حق و نهایتاً اجرای عدالت اقدام نمایند. از جمله شیوه های رسیدن به کشف حقیقت، استفاده از اطلاعات و نظریات متخصصین امر است که پزشکان قانونی از جمله مهمترین آنها محسوب می شوند. در پژوهش حاضر به بررسی نقش پزشکان قانونی در معاینه اجساد براساس قانون حق حیات انسانها در کلیه نظام های حقوقی مورد تأکید آیین دادرسی در امور کیفری پرداخته می شود.
تکليف پزشکان قانوني در معاينه اجساد، داشتن تخصص در امر ارجاعي، اعلام نظر آنان در ظرف زماني تعيين شده، مورد اعتماد مرجع قضايي بودن، تقدم رجوع به پزشکان قانوني نسبت به ساير پزشکان است كه در موارد مختلف مورد اشاره قانون آيين دادرسي كيفري قرار گرفته است. اگرچه مبناي توجه به نظريات اين گروه از متخصصين براساس اينکه اظهار نظر كارشناسي آنان دليل خاص محسوب مي شود و يا اينکه حکم شهادت و آثار آن بر اين نظريات بار مي شود بين حقوقدانان و فقها متفاوت است. براساس قانون آيين دادرسي كيفري پزشکان قانوني داراي جايگاه ويژه اي مي باشند و تعيين شرايط براي انجام وظايف موجب كم -رنگ شدن نقش آنها در فرايند دادرسي كيفري نمي گردد. چه اينکه در قريب به اتفاق مواردي كه اعلام نظر مي نمايند سرنوشت انسانهاي متهم تعيين مي شود و به عنوان بازوي اجرايي، مقامات پليسي و قضايي را در كشف حقيقت ياري مي نمايند. اين قانون با هر مبناي نظري، بر استفاده اوليه قاضي دادگاه از پزشکان قانوني در معاينات اجساد تأكيد دارد و فقط در صورت نبود پزشك قانوني يا عدم دسترسي به وي و يا نداشتن تخصص در امر ارجاعي، رجوع به ساير پزشکان مجاز خواهد بود. اختصاص موادي علاوه بر مباحث مربوط به معاينه محل به معاينه اجساد و دخالت پزشکان قانوني در اين معاينات در قانون آيين دادرسي كيفري نشانگر اهميت نقش اين گروه از متخصصين در فرايند دادرسي كيفري پرونده هاي جنايي مي باشد.
جهت مشاوره با وکیل کیفری در مورد پرونده های پزشکی قانونی و قتل با شماره زیر تماس بگیرید
09156024004
معاينه اجساد در حقوق كيفري
تحول و پيشرفت علوم و فنون در تمام زمينه ها موجب شده كه در شمار روزافزوني از اختلافات، دادرس بدون رجوع به اشخاص خبره نتواند به طور كامل و صحيح جنبه هاي موضوعي اختلاف را درک نمايد و ناچار شود رأي خود را با نظر اشخاصي بيارايد كه به دليل داشتن تخصص در علم يا فن خاص و يا حتي داشتن تجربه، تبحر و مهارت توانايي لازم را براي روشن كردن عناصر موضوعي مربوط به اختلاف دارا مي باشند، كارشناسي به خصوص در امور كيفري از جايگاه مهمي برخوردار است از جمله پزشکي قانوني كه ابزاري در دست قاضي براي حصول علم مي باشد و اين علم تخصصي مي تواند قاضي را در وصول به حقيقت رهنمون سازد. درواقع اين ابزار، زبان واقعيات و امارات است. با وجود اينكه با تکيه بر توانايي هاي علمي عصر جديد ارجاع به كارشناسي و تبعيت از اظهارنظر آن الزامي مي باشد اما در قوانين كيفري موجود مسئله كارشناسي مجمل باقي مانده است. از طرفي در عمل آمار ارجاع چهل درصدي پرونده هاي قوه قضاييه به پزشکي قانوني و پذيرش نود درصد نظرات كارشناسي ارجاع شده، حاكي از تمايل قضات به پذيرش كارشناسي به عنوان يکي از ادله اثبات است و اين خود نشان تمايل رويه عملي به سمت ادله علمي است. اين عدم هماهنگي در قوانين در باب كارشناسي از مهمترين چالش هاي مرتبط با پزشکي قانوني است.
مفهوم و ماهيت معاينه اجساد
نظر به اينکه معاينه جسد از اهميت ويژه اي برخوردار است و در اقدام به آن نهايت دقت بايد مبذول گردد و قانون آئين دادرسي كيفري نيز آنرا مستقلاً مورد حکم قرار داده است توضيح مختصري در اطراف آن داده مي شود، چون تشخيص علت و تاريخ فوت در كشف جرم اهميت ويژه اي دارد و از طرف ديگر اين امور جنبه فني دارد ؛ بنابراين در معاينات جسد هميشه پزشك قانوني بايد حضور داشته باشد .
طبق ماده 82 قانون آئين دادرسي كيفري : «براي معاينه اجساد اموات و جراحات و آثار و علائم ضرب و شتم و غيره مستنطق طبيب را دعوت مي كند . در اين موارد اطباي عدليه دعوت مي شوند و اگر اشخاص مذكور نتوانند حاضر شوند يا در جائي از اطباي مذكور نباشند طبيب ديگر را مي توان دعوت كرد » ؛ و بموجب ماده 83 همان قانون : « مستنطق مي تواند به دعوت يك طبيب اكتفا نکرده چند نفر طبيب دعوت نمايد و طبيبي كه معالجه شخص متوفي را مي كرده است مستثني نخواهد بود.» در زمانهاي قديم حتي تا اوائل قرن نوزدهم، تعريف مرگ آسان و ساده بود. چرا كه توقف قلب معادل مرگ دانسته مي شد. اين ديدگاه تا قبل از ابداع روشهاي جديد بازگرداندن دوباره به حالت حيات، حاكم بود.
كمپس، پرفسور فقيد انگليسي كه آثار جاودانهاي مانند كتاب پزشکي قانوني از او به يادگار مانده، مي گويد: «مرگ به هر صورتي كه باشد يك امر پزشکي است.» بنابراين تشخيص وقوع مرگ و زمان آن در صلاحيت كارشناس يعني پزشکي قانوني است. چرا كه آثار مترتب بر آن از اهميت بسياري برخوردار است .آثاري چون تحقق يا عدم تحقق قتل، تعيين قاتل، نوع قتل، ارث، ديه و ،… از آن قبيل است. از نظر پزشکي مرگ، توقف كامل و بي بازگشت اعمال حياتي است و معمولا ابتدا قلب از كار افتاده و در پي آن مرگ سلول هاي مخ فرا رسيده و درنتيجه ي آن تنفس و حس و حركت از بين مي رود وگاهي بالعکس ابتدا مرگ بافت هاي مغزي پيش مي آيد و قطع تنفس و در نتيجه فقدان اكسيژن در خون باعث از كار افتادن قلب مي گردد و در هر دو صورت مرگ قطعي و واقعي فرا مي رسد.
تعريف معاينه
معاينه در لغت يعني چيزي را روياروي ديدن، به چشم ديدن؛ و معاينه كردن يعني با دقت به بررسي چيزي پرداختن؛ و در طبابت، بررسي و دقت كردن طبيب در وضع بيمار براي تشخيص بيماري او. در مورد معاينه تعريفات متفاوتي آمده است؛ در فرهنگ انوري در معناي واژه ي معاينه آمده است: مشاهده، ديدن، بررسي و ارزيابي و همچنين رويارويي، ديدن. به معناي بخشي از فضا كه در آن كسي يا چيزي قرار مي گيرد يا كاري انجام مي شود يا به معناي جا و مکان مي باشد. همچنين به معني وقت، هنگام و وقوع نيز آمده است، وقوع به معناي اتفاق افتادن، رخ دادن، پيشامد و سرانجام جرم به معناي عمل يا رفتار غير قانوني كه انجام آن مستوجب كيفر باشد آمده است. مرگ قطعي به يکباره صورت نمي گيرد و تمام دستگاه هاي بدن به يکباره از كار نمي افتد بسته به عامل مرگ، ابتدا اختلال عضو يا دستگاه هاي بدن شروع مي شود و اختلال به ترتيب اهميت و وابستگي به ساير مراكز سرايت و در نهايت ازكار مي افتد.
معاينه در معناي اصطلاحي عبارت است از طريقه اي كه موجبات علم قاضي را به وسيله تحصيل معرفت شخص در امور مختلف فيه فراهم مي آرود بنابراين در برخي موارد ممکن است به تشخيص مرجع تحقيق، معاينه محل نيز ضروري باشد. منظور از معاينه جسد ملاحظه متوفي در وقوع جرم و آثار به جاي مانده از آن در محل ارتکاب جرم است. گاه نحوه ارتکاب جرم به صورتي است كه علائم و آثاري در جسد به جاي گذاشته مي شود كه از بررسي آن ها مي توان چگونگي ارتکاب عمل مجرمانه، امکان دخالت چند نفر در آن يا اقدام انفرادي يك نفر و مانند آن را تشخيص داد. در برخي موارد نيز وجود آلت جرم، خون يا لکه اي ديگر در محل حادثه با نگاه تيز بين مرجع تحقيق در جريان معاينه محل كشف گرديده و ارسال آن به آزمايشگاه ها ضروري تشخيص داده مي شود. قانون گذار در حقوق كيفري ايران از ارائه تعريفي از معاينه سکوت اختيار كرده است. بنابراين از ديد اصطلاحي معاينه محل وقوع جرم يعني حضور فرد يا گروهي از مراجع قضايي يا اداري در محل وقوع جرم يا مورد دعوي و اختلاف و ملاحظه صحنه و آثار به جاي مانده در محل جرم كه معمولاً در محل وقوع جرم باقي مانده است كه از بررسي آن مي توان چگونگي ارتکاب عمل مجرمانه را بررسي نمود.
جهت مشاوره با وکیل با تجربه دادگستری در مورد پرونده های قتل با شماره زیر تماس بگیرید
09156024004